
در طول تاریخ، انواع و اقسام حرفههایی وجود داشته که مردم به آنها مشغول بودهاند که امروزه برای ما بسیار عجیب و غریب به نظر میرسند. بررسی برخی از این مشاغل مشکلات زندگی در آن دوران و رفاهی که ما از آن برخورداریم را به تصویر میکشد.
پسر کتک خور
پسر کتک خور نقشی بود که حداقل از قرن سیزدهم تا قرن نوزدهم در شهرهای قرون وسطی اروپا وجود داشت . این رسم بر اساس این باور بود که تنبیه پادشاه یا ملکه آینده از طریق آسیب فیزیکی، شایسته خاندان سلطنتی نیست یا بدشانسی میآورد. از این رو، به جای تنبیه شاهزاده در صورت بدرفتاری، یکی از یاران شاهزاده جوان به عنوان جایگزین عمل میکرد. از لحاظ تئوری، شاهزاده جوان از آسیب دیدن همراه خود ناراحت میشد و از طریق او تنبیه میشد. با این حال، این شغل بدون پاداش نبود، زیرا پسر کتک خور در موقعیت مناسبی برای ایجاد رابطه نزدیک با خاندان سلطنتی بود. به عنوان مثال، مردی به نام ویلیام موری پسر کتک خور چارلز اول پادشاه انگلستان بود. او بعدها به مقام مشاور پادشاه رسید.
کشاورز گونگ
در اروپای قرون وسطایی، تخلیه چاههای توالتهای درون شهرها یک امر ضروری جامعه بود. در نبود تکنولوژی، تخلیه چاه های تولت با دست و سطل صورت میگرفت. این کارگران را کشاورزان گونگ مینامیدند. آنها با سطل ها مدفوع را به خارج از شهر انتقال میدادند. خطرات این کار فراوان بود، از جمله افتادن در گودالهای تاریک توالت و ابتلا به بیماریهایی مانند وبا یا اسهال خونی که منجر به مرگ زودرس میشد. امروزه باید از سیستمهای لولهکشی و فاضلاب که نقش مهمی در تمیز و زیبا نگه داشتن خانهها و خیابانهای ما دارند، تشکر کنیم.
توشرها
پس از اختراع سیستم فاضلاب، شغل بسیار عجیب دیگری به وجود آمد: توشرها. توشرها عمدتاً در لندن ویکتوریایی در جستجوی غنیمتهای گرانبها در فاضلابها میگشتند. اندختن تصادفی ساعت یا انگشتر در فاضلاب یک مشکل مدرن نیست.
در زن و بیدار کننده
قبل از اختراع ساعت افراد سنگین خواب مجبور بودند از یک ” در زن و بیدارکننده” برای بیدار شدن در صبح استفاده کنند! طی انقلاب صنعتی، سبک زندگی و کار در حال تحول بود و مردم باید سر وقت در محل کار حاضر میشدند و بر ای این امر “بیدار کننده” تبدیل به یک شغل شد. در شهرهای بزرگتر، یک بیدار کننده ممکن بود هر روز صدها مشتری را بیدار کند. یا با چوب به پنجرههای اتاق خواب ضربه میزد یا حتی سنگی بسوی در و پنجره پرتاب میکرد. بیدار کننده فقط یک فرصت برای بیدار شدن میداد. اگر کسی نمیشنیدید، آن روز کار را از دست میداد.
بیشتر بخوانید: