
«مگر زن میتواند بجنگد». پرسشی آشناست که البته برخاسته از یک ذهن سطحی نگر است که توانایی جسمی زنان را در سایه ظرفیت های روحی آنها دست کم میگیرد. ستولانا الکساندرونا الکسیویچ نویسنده اهل بلاروس در کتاب ” جنگ چهره زنانه ندارد”. با سلاح قلم به قدرتمند ترین شکل ممکن تیر خلاص را بر پیکر این پندار باطل زده است. این نویسنده به سراغ زنانی رفته که در اوج جوانی به عضویت ارتش جماهیر شوروی در آمده و پای به پای مردان در جنگ جهانی دوم جنگیده بودند. زنانی که در خط مقدم جبهه حضور یافته بودند و به رغم مسئولیت های نظامی مختلف، روایاتشان کمتر به گوش همگان رسیده بود.
شکسته شدن قفل سکوت
ارزش و اهمیت این کتاب در آن است که سرگذشت زنانی را روایت میکند که در میدان جنگ حضور داشته. و آنچه با چشم خود دیده و با گوشت و پوست خود لمس کرده اند را از زبان خودشان به شکلی بی پرده و صمیمانه بیان میکند. به جرات میتوان گفت نیمی از ارزش این اثر مدیون شکسته شدن قفل سکوت این زنان پس از سالها و بازگویی خاطرات جنگی و تجربیات گران قدر آنهاست. زنان در سمت های مختلفی از جمله خلبان، تک تیرانداز، مسسل چی، پرستار، بی سیم چی و آشپز حضور داشتند. در میدان جنگ هیچ محدودیتی برای زنان حتی در زمینه بر عهده گرفتن مردانه ترین مسئولیت ها وجود نداشته. و آنها توانستند در همه زمینه ها خود را اثبات کنند.
بیشتر بخوانید:
کشف گنجی از دوران جنگ جهانی دوم
انتشار و نگارش این کتاب نیز چندان دو از چالش نبوده است. از دیدگاه سانسورچی های شوروی، نویسنده بیش از حد به آلودگی های جنگ پرداخته است. اگرچه در حقیقت این نویسنده تنها سعی کرده که بی پرده و صریح آنچه در میدان جنگ بر زنان گذشته است را بدون لفاظی و اغراق ها بازگو کند. این کتاب یکبار در سال ۱۹۸۵ و نسخه کاملتر آن در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. و در سال ۲۰۱۵ جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد.