
باستان شناسان آلمانی نیم تنه نمادین نفرتیتی را در استودیوی مجسمه سازان مصر باستان کشف کردند.
لودویگ بورچارت مصر شناس، در تاریخ ۶ دسامبر ۱۹۱۲ در دفتر خاطرات خود نوشت: “مجسمه نیم تنه ملکه نقاشی شده به اندازه واقعی، به ارتفاع ۴۷ سانتی متر. با کلاه گیس آبی با برش مسطح، که همچنین نواری دور آن تا نیمه پیچیده شده است.”
کشفی که مصر شناس آلمانی معتقد بود غیرقابل بیان و استثنایی است، مجسمه نیم تنه آهکی و گچبری نمادین نفرتیتی، ملکه آن زمان مصر و همسر فرعون آخناتون، که در قرن چهاردهم قبل از میلاد حکومت می کرد، بود.
اما آنچه که با قدردانی عمیق از زیبایی مجسمه ۱۸ اینچی در دفتر خاطرات بورچارت در ۱۱۲ سال پیش آغاز شد، به سرعت تبدیل به یک رسوایی باستان شناسی برای اعصار شد و حتی در دوران مدرن نیز سؤالاتی را در مورد مالکیت و بازگشت به وطن ایجاد کرد.
جنجال در حفاری شهری باستانی در رود نیل آغاز شد. تل الامارنا، که به نام آختاتون نیز شناخته می شود، تخیل بورچارت و جامعه باستان شناسی اروپا را در اواخر قرن به عنوان پایتختی که در زمان آخناتون ساخته شد و پس از اینکه او زندگی معنوی پادشاهی خود را بر خدای واحدی به نام آتن متمرکز کرد، تسخیر کرد.
شهر باستانی
در سال ۱۹۱۱، بورچارت حمایت جیمز سیمون، یک مجموعه دار هنری ثروتمند را که انجمن شرقی آلمان را تأسیس کرد، برای تأمین مالی حفاری در محلی که آتنیسم اولین دین توحیدی جهان در آن متولد شد، به دست آورد.
اکتشافات قبلی قبلا نقشه شهر باستانی را به طور کامل ترسیم کرده بودند. اما بورچارت و تیمش به زودی توجه خود را بر روی یک کارگاه ساده و ناشناخته متمرکز کردند. که متعلق به توتموس، یک مجسمه ساز بود.
در روزی که باستان شناسان مجسمه نفرتیتی را پیدا کردند، اشراف آلمانی اهل ساکسونی از تل الامارنا بازدید کردند. و بورچارت بین مهمانان ارجمند خود و اشیای حفاری شده پرسه میزد. که هرمان رانکه، مصر شناسی دیگر، به او اطلاع داد که «چیز خوبی در حال بیرون آمدن از محل حفاری است.»
کارگاه توتموس
هنگامی که بورچارت به کارگاه توتموس نزدیک می شد، او نوشت: «ابزارها کنار گذاشته شدند و اکنون از دست ها استفاده می شد. مدت زمان قابل توجهی طول کشید تا اینکه کل قطعه به طور کامل از همه خاک و آوار پاک شد.»
او به خاطر میآورد که پس از پاک شدن همه چیزگفته ، «ما واقعی ترین اثر هنری مصری را در دست داشتیم.»
آلمانی ها قصد داشتند نفرتیتی را در نزد خود نگه دارند. کورت جی سیهر در کتاب امپریالیسم، هنر و استرداد می نویسد، به عنوان دارنده خارجی مجوز حفاری محل، گروه آلمانی یافته های خود را در تل الامارنا با مقامات مصری تقسیم کردند. «مثل رسم معمول در آن زمان».
اما قانونی بودن و اخلاقی بودن معامله مدتهاست که مورد مناقشه است. در سال ۲۰۰۹، مجله آلمانی اشپیگل اسنادی به زبان آلمانی از قراردادی در سال ۱۹۱۳ بین مقامات آلمانی و مصری به دست آورد. که ادعا میکرد بورچارت «میخواسته مجسمه را برای ما حفظ کند». بر اساس گزارشها، مصرشناس عکسی نامطلوب از مجسمه نیم تنه را به بازرسان آثار باستانی مصر نشان داده و جعبه آنرا را در اتاقی با نور کم نگه داشته تا اهمیت آن را کمرنگ کنند.
موزه نیوایس
نفرتیتی با آن جعبه به آلمان بازگشت. و سیمون آن را قبل از اهدای آن به موزه های دولتی برلین در سال ۱۹۲۰ در اختیار گرفت.
جدای از بودن آن برای مدت کوتاهی در معدن نمک تورینگن جهت نگهداری در دوران جنگ جهانی دوم، مجسمه نیم تنه از زمان رونمایی در سال ۱۹۲۳ کم و بیش بر جای خود مانده است. اما این بحث در مورد اینکه چه کسی باید به درستی مجسمه نفرتیتی را داشته باشد یا به نمایش بگذارد، ساکت نشد.
موزه نیوایس، که در حال حاضر مجسمه نیم تنه را در برلین نگهداری می کند، ادعا می کند که تمام معاملات در اسنادی ثبت بوده. و مطابق با آداب و رسوم اوایل قرن بیستم انجام شده است. در مقابل، زاهی حواس، باستان شناس برجسته مصری و وزیر سابق گردشگری و آثار باستانی مصر، معتقد است که این مجسمه “به طور غیرقانونی مصر را ترک کرده است.”
آلمانی ها و مصری ها ظاهرا در طول دهه ۱۹۲۰ بر سر این مجسمه چانه زنی کردند. در سال ۱۹۲۹، به نظر می رسید که آنها در آستانه یک معامله موفق بودند. اما بر اساس اسناد وزارت خارجه بریتانیا، آدولف هیتلر در نهایت به دلیل تحسین محض این اثر، این معامله را لغو کرد. در سالهای پس از آن، مصر اقداماتی را برای تحت فشار قرار دادن آلمان برای بازگرداندن مجسمه جنجالی انجام داده است. از جمله رد کردن مجوز حفاری به باستان شناسان آلمانی و پیشنهاد معاوزه سایر آثار باستانی با این اثر هنری.
ادعاها در مورد نیم تنه نفرتیتی پایان ناپذیر است. اما در حال حاضر، تنها در اتاقی تیره و تار در برلین نشسته است، اثری با زیبایی جاودانه که با رسوایی مدرن احاطه شده است.
بیشتر بخوانید: