
در اواخر دهه ۱۸۸۰، وینسنت ون گوگ دو سال از زندگیش را در یک آسایشگاه روانی در جنوب فرانسه گذراند. اگرچه این دوره برای هنرمند هلندی بسیار چالش برانگیز و دشوار بود، اما از لحاظ هنری به طرز چشمگیری مفید واقع شد. ون گوگ برخی از برترین آثارش را در دوران اقامتش در آسایشگاه روانی «سن پل دو مازول» خلق کرد.
ون گوگ در این مدت با جوزف رولین، کارمند ۴۷ ساله اداره پست در ایستگاه قطار آرل و خانواده او آشنا شد و رابطه دوستانه آنها در زندگی عاطفی و هنری ون گوگ تاثیر زیادی به جای گذاشت. رولین که اغلب با یونیفرم و کلاه آبی اداره پست به تصویر کشیده شده، اکنون یکی از معروفترین سوژههای ون گوگ به شمار میرود. هنرمند خانواده رولین را بارها نقاشی کرد و ۲۶ پرتره از رولین و همسرش آگوستین و سه فرزندشان کشید. به گفته موزه ون گوگ در آمستردام، این مجموعه «یکی از چشمگیرترین مجموعه پرتره در تاریخ هنر» به شمار می رود.
ون گوگ در نامه ای به برادرش می نویسد: «مرد، همسرش، نوزاد، پسر جوان و پسر ۱۶ ساله؛ همه دارای شخصیت های جالب و بسیار فرانسوی… می توانی تصور کنی که در شرایط روحی کنونی، این ها چه احساسی به من می دهند؟»
پرترههای رولین
برای سالها، پرترههای رولین در موزهها و مجموعههای خصوصی در سراسر جهان پراکنده شده بودند. اما اکنون، بسیاری از آنها در یک نمایشگاه جدید گرد هم می آیند. گالری «ون گوگ، پرتره های خانواده رولین» این ماه در موزه هنرهای زیبای بوستون افتتاح می شود. در پاییز، این آثار به موزه ون گوگ میروند، جایی که در یک گالری دیگر به نام «ون گوگ و رولینها. سرانجام باهم» در معرض دید عموم قرار خواهند گرفت.
کیتی هانسون، یکی از متصدیان نمایشگاه بوستون می گوید ون گوگ پس از کار در هلند و پاریس، در اواسط ۳۰ سالگیاش با هدف توسعه سبک منحصر به فرد خود به جنوب فرانسه رفته بود. ون گوگ به «خانه زرد» که اکنون مشهور است نقل مکان کرد، خانه و استودیویی که در آن رولین ها، آفتابگردان ها و اتاق خواب را نقاشی کرد. او با مردم محلی در آرل ارتباطی نداشت، اما در رولین یک «روح صمیمی» پیدا کرده بود. این دو مرد با هم در کافهای مشروب مینوشیدند که متعلق به ماری ژینوکس بود. ماری ژینوکس نقل کرده که آن ها مثل دو برادر بودند. هنگامی که ون گوگ در دسامبر ۱۸۸۸ و در حین یک بحران روحی، گوش چپ خود را مثله کرد، رولین به کمک او شتافت.
بیشتر بخوانید:
روانکاوی «شب پرستاره» ونسان ون گوگ
کیرک وارندو، متصدی موزه هنر مدرن در سال ۲۰۰۱ می نویسد: «به دنبال آن حادثه، این رولین بود که هنرمند را به خانه برد، سپس او را به بیمارستان رساند، در حین بهبودی به امور او رسیدگی کرد و همه تلاش خود را برای بازگشت ون گوگ به زندگی عادی انجام داد.» در طول این هفته ها دوستی آنها عمیق تر شد و هنرمند تا آخر عمر، خود را مدیون رولین و خانواده اش می دانست.