کسانی که تجربه کرده اند می گویند که نیش اش مانند زخم گلوله درد دارد و درد بیست و چهار ساعت طول میکشد. دقیقاً به همین دلیل است که این مورچههای شکارچی بزرگ به عنوان مورچه گلولهای شناخته میشوند. برخی به دلیل تصادف محض توسط مورچه گلولهای گزیده شده اند، اما برخی برای نشان دادن نترسی خود را در معرض این مورچه ها قرار میدهند.
مورچه گلولهای در جنگلهای بارانی دشت های مرطوب آمریکای مرکزی و جنوبی مانند السالوادور و هندوراس گرفته تا پرو، بولیوی و برزیل یافت میشود. آنها قهوهای مایل به قرمز هستند و طول آنها تقریباً ۱.۸ تا ۲.۵ سانتی متر است که بسیار بزرگتر از اکثر مورچه ها است. برای تجربه این درد شبیه تیر گلوله، عده ای به این کشورهای آمریکای جنوبی سفر کرده اند.
آیین ورود به مردانگی
در واقع، مردم محلی این جنگل های بارانی در آمریکای جنوبی آیین هایی دارند که در آن خود را در معرض انبوهی از این مورچه ها قرار می دهند و بارها نیش زده میشوند. پس از رسیدن به سن ۱۲ سالگی، پسران با یک آزمایش وحشتناک به عنوان آیینی برای ورود به مردانگی روبرو می شوند. مراسم با گردهم آیی بزرگان و رهبران مذهبی آغاز می شود. آنها لباس خاص سنتی خود را بر تن میکنند و مانترای خاصی را در اطراف پسر جوان می خوانند تا مورچه ها او را نیش بزنند. پسر باید دست های خود را داخل یک جفت دستکش پر از مورچه گلوله ای قرار دهد. این مراسمی است که میتواند شجاعترین پسران جوان را از ترس و درد به لرزه درآورد.
هنگامی که دست ها داخل دستکش های مورچه قرار گرفتند، بلافاصله مورچه ها شروع به نیش زدن می کنند. در عرض چند دقیقه، پسر ده ها بار گزیده می شود. هر نیش مثل یک گلوله درد ایجاد میکند. انتظار مردم محلی این است که در حالیکه پسر درد وحشتناکی را تجربه میکند، هیچ نشانه ای از رنج و ضعف از خود نشان ندهد. اعضای جامعه در حالی که پسر سعی می کند با قد برافراشته و قوی بایستد، دور او می رقصند و مانترا میخوانند.
جاذبه گردشگری
برخی از افراد ماجراجو در کشورهای غربی درباره مورچه گلولهای شنیدند و به آنجا سفر کردند تا خود آن را تجربه کنند. مردم محلی همانطور که برای پسران جوان خود انجام میدهند، صحنه را برای این بزرگسالان غربی آماده کردند.
ماجراجویان دست خود را در دستکش پر از مورچه قرار دادند و بلافاصله نیش خوردند. این مردان که خود را قوی و نترس فرض میکردند روی زمین افتادند و مانند بچه های کوچک گریه میکردند. بعد از چند دقیقه آنها شروع به تجربه توهم کردند وعلایم حیاتی آنها نامنظم شد. مردم محلی ماجراجویان را برای مداوا به بیمارستان منتقل کردند. این آخرین باری بود که این ماجراجویان با مورچه های گلولهای روبرو شدند، اما پسران محلی همچنان بدون اشک و ترس با مورچه های گلولهای روبرو می شوند و آنها را شکست میدهند.
بیشتر بخوانید: