خلق هنر و تفسیر هنری در دنیای هوش مصنوعی به یکی از موضوعات پیچیده و چالش برانگیز در نظریه هنر و فلسفه هنر تبدیل شده است. این مسأله از آن جهت اهمیت دارد که مدل های هوش مصنوعی قادرند نه تنها آثار هنری را به طور خودکار تولید کنند. بلکه بسیاری از ویژ گی های انسانی مانند ابتکار و نوآوری را نیز در هنر شبیه سازی نمایند.
اصالت هنر
هوش مصنوعی بعنوان ابزاری برای کمک به انسان ها در فرایند خلق آثار هنری در نظر گرفته میشود. همچنان نقش انسان به عنوان خالق و ناظر بر فرآیند حفظ می گردد. اما زمانی که به طور مستقل قادر به تولید آثار هنری می شود. این پرسش پیش می آید که آیا می توان از آن به عنوان یک خالق مستقل یاد کرد؟ نظریه پردازان مختلف در این زمینه نظرات متفاوتی دارند. برخی معتقدند که اصالت هنر تنها در دستان انسان است. و هرگونه تولید هنری که توسط هوش مصنوعی صورت گیرد، به دلیل عدم وجود تجربه های انسانی و احساسات در آن، فاقد اصالت است. اما در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که اصالت یک ویژ گی نسبی است. و بستگی به این دارد که اثر هنری چه نوع تعامل و پیوندی با مخاطب ایجاد کند.
بیشتر بخوانید:
هوش مصنوعی و پیش بینی گرایش سیاسی افراد از طریق چهره
از منظر اخلاقی و قانونی، مسأله مالکیت و مسئولیت در آثار هنری تولیدشده توسط هوش مصنوعی نیز چالش های خاص خود را دارد. آیا هنرمندانی که از این ثکنولوژِی برای خلق آثار خود استفاده می کنند باید مسئولیت اخلاقی نسبت به این آثار داشته باشند؟ آیا می تواند به عنوان صاحب اثر در نظر گرفته شود یا این مسئولیت به سازندگان آن تعلق دارد؟ این مسائل در دنیای حقوقی نیز نیازمند بازنگری و تجدید نظر هستند. درنهایت، هنر تولیدشده نه تنها به بازتعریف مفاهیم سنتی هنر و خالقیت می انجامد بلکه باعث می شود که سؤالات جدیدی در مورد رابطه انسان و تکنولوژی، اصالت و معنای هنر به وجود آید.