«آمور فتی» یک عبارت لاتین است به معنای “عشق به سرنوشت”. این مفهومی است که افراد را تشویق میکند تا هر اتفاقی را که در زندگیشان میافتد، از جمله رنج و از دست دادن را بپذیرند. وقتی که کنترل امور در دست نیست باید مسائل را پذیرفت، زندگی را در آغوش گرفت و رضایت داشت. در این صورت است که میتوان زمان های سخت را پشت سر گذاشت و با حسرت به گذشته نگاه نکرد.
با وجود اینکه عشق به سرنوشت یک راهکار باستانی است و حتی در مفاهیم و تعالیم رواقیون نیز مشاهده میشود، فردریش نیچه فیلسوف یونانی رنگ و بویی تازه به آن می بخشد. با این حال، این الگوی فکری منحصر به نیچه نیست. پذیرفتن سرنوشت همچنین در نوشتههای مارکوس اورلیوس امپراتور و معلم رومی و در آموزه های دیگر رواقیون و همینطور دیگر فرهنگ ها نیز آمده است.
فلسفه نیچه
با این حال عشق به سرنوشت صریح ترین بیان خود را در فلسفه نیچه یافت. نیچه در کتاب «اینک انسان» (Ecce Homo) می نویسد: «فرمول من برای عظمت در یک انسان عشق به سرنوشت است: «اینکه کسی نخواهد چیزی متفاوت باشد، نه آینده، نه گذشته، نه تمام ابدیت. نه صرفاً تحمل کردن آنچه ضروری است، بلکه پنهان نکردن و پذیرفتن آن. زیرا وقتی نیاز ایجاب کند، آرمانگرایی دروغی بیش نیست. باید ضروریات و سرنوشت را دوست بداری.»
«اینک انسان» را نیچه در سال ۱۸۸۸ نوشت اما در ۱۹۰۸ انتشار یافت. این کتاب آخرین اثر نیچه به حساب آمده و از روزهای پایانی زندگی اش و از شرایط زندگی روحی و روانی او حکایت میکند.
بیشتر بخوانید:
اراده معطوف به قدرت در برابر اراده زندگی
این کتاب با نامهای «انسان مصلوب» (ترجمه رویا منجم)، «اینک آن انسان» (ترجمه بهروز صفدری) و «این است انسان» (ترجمه سید سعید فیروزآبادی) به فارسی برگردانده شده است.
بیشتر بخوانید: