کلود مونه طلایه دار جنبش امپرسیونیستی بود که نقاشی فرانسوی را در نیمه دوم قرن نوزدهم متحول کرد. مونه در طول کار طولانی خود به طور مداوم مناظر و فعالیت های اوقات فراغت مردم پاریس و شهرهای اطراف و همچنین سواحل نرماندی را به تصویر می کشید. مونه با توسعه سبکی منحصربه فرد راه را برای مدرنیسم قرن بیستم باز کرد. که میکوشید دریافت مستقیم طبیعت توسط انسان را به شکلی رویاگونه به تصویر بکشد. در این سبک نقاشان از ضربات «شکسته» و کوتاه قلممو آغشته به رنگهای خالص و نامخلوط به جای ترکیبهای ظریف رنگها استفاده میکنند.
در سالهای اولیه، جنگلهای فونتنبلو، بلوارهای پاریس، روستاهای حومهای در امتداد رود سن، شهرهای ساحلی و مزارع گلدار را نقاشی کرد. و بعدها، پس از خرید خانهای در گیورنی در شمال غربی پاریس، تودههای گندم و نیلوفرهای آبی را نقاشی کرد. مونه از طرفداران نقاشی فضای باز بود. و مستقیماً بیرون از خانه روی ترکیباتی کار می کرد که بعداً اصلاح می کرد و گاهی اوقات در استودیو خود تکمیل می کرد.
نماد رزق و روزی
او نیلوفرهای آبی مورد علاقه خود را در باغچه خانه اش در گیورنی نقاشی کرد. جایی که در آن یک باغ آبی و آبگیر کوچکی که روی آن پل عابری که به سبک ژاپنی ساخته شده بود وجود داشت. یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه مونه، انباشته کاه و کلش بود. کاهی که در فصل درو در خرمن ها جمع می شد برای او نمادی از رزق و روزی و بقا بود. انباشته هایی که محصول کار و ساخت انسان بودند ولی در عین حال ارمغانی بودند از طبیعت.
در حالی که نقاشی های مجموعه ای مونه از نظر ترکیب بندی ساده به نظر می رسند. هنرمند پالت و قلم مو خود را با هر موقعیت زمانی تطبیق داده و پیچیدگی رنگ، نور و بافت را بر روی بوم منتقل کرده است. همانطور که او توضیح داده: «یک لحظه، یک جنبه از طبیعت شامل همه چیز است». مونه تنها با ساخت یک مجموعه میتوانست به قول خودش آنچه را که او تجربه میکرد را به تصویر بکشد. منظور مونه از آنچه که تجربه می کرد این است که چگونه خلاقیت و هنر مونه با این موضوعات ارتباط برقرار می کرد. و واکنش نشان می داد، موضوعاتی که برای مونه با گذشت زمان و تغییر فصلها و نور و هوا تعریف میشدند.
بیشتر بخوانید: