از دیرباز پرنده افسانه ای سیمرغ جایگاه خاصی در ادبیات و فرهنگ ایران زمین دارد. که این نقش در داستان های شاهنامه فردوسی بیشتر به چشم می خورد. آشیانه او در کوه اسطوره ای قاف قرار دارد، دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. در داستان ها آمده است که سیمرغ زال را زیر بال و پر خود گرفته و می پرورد و به رستم در نبردهایش یاری می رساند. جز شاهنامه، شاعران پارسی دیگری از جمله عطار در منطق الطیر درمورد سیمرغ سخن گفته است.
سیمرغ در تاریخ و ادبیات ایران زمین
در دوره ساسانی نقش این اسطوره بر بسیاری از جام ها، ظرف ها که از آن دوره باقی مانده، نقش بسته است. نشان سیمرغ ساختاری پیچیده دارد. مرغی افسانه ای با دم طاووس، بدن عقاب و پنجه های شیر است. نگاه های کشف شده بر بخش غربی دیواره افراسیاب، در شهر سمرقند، شاهی را نشان می دهد که همان طرح، همانند جامه خسروپرویز بر طاق بستان، بر جامه اش نقش بسته است. جامه ابریشمی دیگری از پایان دوره ساسانی با همان نقش در موزه سرنوچی پاریس نگهداری می شود. شماری تکه پارچه ابریشمی، کاشیها و ظرفهای سیمین و زرین آن دوران نیز، این پرنده افسانه ای را در همان قالب و همان نقش نشان میدهند
بیشتر بخوانید:
شاهنامه
ورود سیمرغ اهورایی به شاهنامه با تولد زال آغاز می شود. سام پدر زال، فرزندش را به دلیل به دنیا آمدن با موهایی سپید در بیابان رها می کند تا از بین برود. سیمرغ زال را به آشیانه اش برده و می پرورد. وقتی سام به دلیل خوابی که دیده است به پای البرز کوه می آید تا زال را با خود ببرد. سیمرغ پس از وداع با وی پری از خود را به زال می دهد تا در هنگام سختی ها از آن استفاده کند. بر اساس داستان های شاهنامه سیمرغ دو جا به زال کمک می کند. یکی به هنگان تولد رستم و دیگری به هنگام جنگ رستم و اسفندیار که رستم ناتوان از شکست دادن اسفندیار، با روشی که سیمرغ به او می آموزد موفق به مغلوب کردن اسفندیار می شود.
سیمرغ از معروفترین موجودات منطق الطیر عطار نیشابوری نیز است. در اشعار عطار نیشابوری ، گروهی از مرغان برای جستن و یافتن پادشاهشان ، سفری را آغاز میكنند. در هر مرحله گروهی از مرغان از راه بازمیمانند و به بهانههایی پا پس میكشند. تا اینكه در نهایت و پس از عبور از هفت مرحله، از گروه انبوهی از پرندگان تنها «سی مرغ» باقی میمانند و با نگریستن در آینه حق در مییابند كه سیمرغ در وجود خود آنهاست. در نهایت با این خودشناسی مرغان حقیقت را در وجود خویش مییابند.