ماکسیم گورکی نویسنده نامی روس، متولد ۱۸۶۸ و یکی از پایه گذاران ادبیات شوروی کمونیستی است. قلب فروزان گورکی در ده سالگی ترک تحصیل کرد و پیش از اینکه زندگی خود را وقف نویسندگی کند به کارگری مشغول بود. اما هنگامی که بالاخره دست به قلم شد به یکی از مشهورترین چهره های ادبی قرن بیستم بدل شد. گورکی، منتقد و رفیق شفیق ولادیمیر ایلیچ لنین و فعال سیاسی بولشویک را در ابتدا با نام “ماکسیم گورکی” نمی شناختند. او “الکسی ماکسیموویچ پشکوف” به دنیا آمد و بعدا نام ادبی “ماکسیم گورکی” را برای خود انتخاب کرد. “گورکی” به زبان روسی یعنی “تلخ”.
بیشتر بخوانید:
یوهان فون گوته، شیفته اشعار حافظ
کورگی خالق داستان کوتاه “قلب فروزان دانکو” در این داستان مردمانی را توصیف میکند که در جنگلی تاریک گم شده اند. قلب دانکو در حسرت هدایت آنها از تاریکی به روشنایی میسوزد. در پایان این داستان پر فراز و نشیب، دانکو برای بیرون آوردن مردم از قعر تاریکی قلب خود را از سینه به بیرون میکشد و با آتش فروزان آن مردم را به روشنایی میرساند. دانکو در این راه جان میسپارد.
قسمتی از این داستان را با هم میخوانیم:
“با فکر و خیال نمیشود سنگ را از سر راه برداشت. کسی که کاری نمیکند! کسی کاری از پیش نمیبرد! چرا ما نیروی خود را در عرصه تخیل و اندوه تباه کنیم؟ بلند شوید در جنگل براه بیفتیم و از آن بگذریم. این جنگل دست آخر پایانی دارد: هرچیزی را در دنیا پایانی هست. برویم! بلند شوید، راه بیفتید؛ افراد قبیله نگاهی بر وی انداختند و دیدند که راستی او بهتر از همه است زیرا در چشمانش نیروی زیاد و آتش حیات میدرخشد. گفتند: پس تو ما را راهنمایی کن …”
نسخه ای از این کتاب را میتواند با ترجمه ع. بیات در لینک زیر مطالعه کنید:
Dankos Burning Heart : Maxim Gorki : Free Download, Borrow, and Streaming : Internet Archive