افسانه های محلی افسانه هایی هستند که اکثرا در بین مردم محلی یک کشور، شهر، روستا یا محله به صورت شفاهی نقل میشوند. این داستان ها گاهی اوقات ریشه در واقعیت دارند و گاهی اوقات ساخته و پرداخته ذهن مردم هستند. نقل شفاهی این داستان ها در طی سال ها معمولا باعث میشود جزییات آن دستخوش تغییراتی شود اما معمولا اصل داستان، به همان صورت باقی میماند. در این قسمت از سری “داستان های محلی” به یکی از داستان های ترسناک محلی ایران میپردازیم، داستانی که تاریخ و ریشه آن شما را تا یونان باستان نیز خواهد برد. داستان آل، زنی اهریمنی، بلند قامت، با موهای ژولیده که به دنبال زنان حامله یا زنانی که تازه زایمان کرده اند میگردد. تا فرزند آنها را برباید یا جگر مادر را دزدیده و او را بکشد.
در کودکی ما را از “آل” میترساندند. او هنگام غروب آفتاب در بستر رودخانه ها میگشت، گاهی اوقات دل و جگر در دست در پی قربانی بعدی اش بود. زنی که تازه زاییده و مورد حمله آل قرار گرفته را “آل زده” میگویند و در فرهنگ های مختلف برای دفع آل کاری های متفاوتی را برای زن و نوزادش انجام میدهند. داستان آل تنها مختص به ایران نیست. بلکه داستان موجوداتی شبیه به آل در ارمنستان، تاجیکستان، افغانستان، آسیای میانه و قسمت های از روسیه نیز گفته میشود. توصیف چهره و بدن آل بسته به فرهنگ ها متفاوت است. در بعضی داستان ها آل تنها یک پستان دارد و در بعضی از داستان ها چنین نیست، اما تقریبا در تمامی داستان ها آل قدی بسیار بلند و موهای ژولیده دارد. با چشمانی آتشین.
افسانه های محلی: افسانه کوچیساکه-اونا، زن دهان بریده
افسانه های محلی: فی ام، شبح سیاه تایلند
در برخی منابع از قومی نام برده شده به نام قوم آل که قومی از زنان جنگجو بودند. این زنان در سرزمین های گرجستان، آذربایجان و ارمنستان کنونی و قسمتی از روسیه زندگی میکردند. محل سکونت قوم آل و باورهای مختلف در مورد ظاهر آنها با زنان جنگ جو و سرکش “آمازون” نقاط مشترک بسیاری دارد. در بسیاری از داستان ها زنان آمازون یک پستان خود را برای بهتر نیزه انداختن و استفاده بهتر از تیر و کمان می برند. زنان سرکش آمازونی و شرح دلاوری های آنها که در اسطوره های یونانی آمده است جامعه ای مادرسالار دارند. که در آن تنها فرزندان دختر به فرزندی قبول و فرزندان پسر به پیش پدران خود فرستاده میشوند.
زنانی که به اسب سواری، جنگ آوری و قدرت بدنی مشهور بوده و ملکه جنگجوی آن ها پانته سیله آ، دختر ارس (خدای جنگ و خشونت) در جنگ تروآ جنگید و به دست آشیل که عاشق او شده بود کشته شد. بسیاری داستان زنان آمازونی را تنها یک اسطوره میدانند که توسط یونانی ها در ادبیات اساطیری یونان بسط و گسترش یافته است.
تاریخچه آل
اما هنگامی که محققان قبرهای ۳۰۰ زن جنگجو در منطقه سکاستان (آسیای میانه و اروپای شرقی) را کشف کردند. بسیاری را به این واداشت که به اسطوره زنان آمازونی فکر کنند( قابل توجه است بسیاری از سکاها بر اثر مهاجرت های گسترده در مجاورت یونان قرار گرفتند). محققان اجساد بسیاری از این زنان را با اسب هایشان کشف کرده و همچنین بر روی بدن این زن ها زخم های جنگ نیز دیده شده بود.
آل، زنی بلند قامت و وحشی خوی با چشمانی آتشین، داستانی که در سرزمین های آسیای میانه و اروپای شرقی دهن به دهن گفته میشود. قوم آل و زنان جنگجوی آمازون و قبر زنان دلاور سرزمین سکاها. آیا سرچشمه داستان آل، ترس از زنان جنگ آوری است که پا به پای مردان میجنگیدند؟ یا از باورهای مردمی سرچشمه میگیرد که نمی توانستند تعداد بالای مرگ
و میر نوزادان و مادران را به علت نبود امکانات پزشکی با دلایل علمی توجیه کنند؟ افسانه های محلی گاهی سرچشمه تاریخی نانوشته هستند و گاهی تنها داستان هایی برای سرگرمی.