شاعری که بسیاری از اشعارش توسط احمد شاملو شاعر نامدار به فارسی شعرگونه ترجمه شده. فدريکو گارسيا لورکا درخشانترين چهره شعر اسپانيا و يکی از نامدارترين شاعران جهان است.
فدریکو گارسیا لورکا (زاده ۵ ژوئن ۱۸۹۸ – درگذشته ۱۹ اوت ۱۹۳۶) شاعر، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر اسپانیایی بود. فدریکو به تاریخ ۵ ژوئن ۱۸۹۸ در دهکده فونته وارکوس در جلگه گرانادا، چند کیلومتری شمال شرقی شهر گرانادای اندلس زاده شد. گارسیا لورکا به عنوان یکی از اعضای نمادین نسل ۲۷، گروهی متشکل از شاعرانی که اصول جنبش های اروپایی (مانند نمادگرایی، آینده نگری و سوررئالیسم) را وارد ادبیات اسپانیایی کردند، به رسمیت بین المللی دست یافت.
او ابتدا با (تصنیفهای کولی، ۱۹۲۸)، کتاب شعری که زندگی در زادگاهش اندلس را به تصویر میکشد، به شهرت رسید. شعر او شامل نقوش سنتی اندلس و سبک های آوانگارد بود. پس از اقامت در شهر نیویورک از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۰ به اسپانیا بازگشت و مشهورترین نمایشنامه های خود را نوشت، عروسی خون (۱۹۳۲)، یرما (۱۹۳۴) و خانه برناردا آلبا (۱۹۳۶).
«شاعر در نیویورک» یکی از مهمترین آثار فدریکو گارسیا لورکا است. این مجموعه ای از اشعار است که در جریان بازدید این شاعر از دانشگاه کلمبیا در نیویورک سروده شده است.
گارسیا لورکا توسط نیروهای ملی گرا در آغاز جنگ داخلی اسپانیا ترور شد. بقایای او هرگز پیدا نشد و انگیزه او همچنان مورد اختلاف است.
نغمهی خوابگرد، شعر لورکا ترجمه شاملو
سبز، تویی که سبز میخواهم،
سبز ِ باد و سبز ِ شاخهها
اسب در کوهپایه و
زورق بر دریا.
سراپا در سایه، دخترک خواب میبیند
بر نردهی مهتابی ِ خویش خمیده
سبز روی و سبز موی
با مردمکانی از فلز سرد.
(سبز، تویی که سبزت میخواهم)
و زیر ماه ِ کولی
همه چیزی به تماشا نشسته اند
دختری را که نمیتواندشان دید.
سبز، تویی که سبز میخواهم.
خوشهی ستارهگان ِ یخین
ماهی ِ سایه را که گشایندهی راه ِ سپیدهدمان است
تشییع میکند.
انجیربُن با سمبادهی شاخسارش
باد را خِنج میزند.
ستیغ کوه همچون گربهیی وحشی
موهای دراز ِ گیاهیاش را راست برمیافرازد.
«ــ آخر کیست که میآید؟ و خود از کجا؟»
خم شده بر نردهی مهتابی ِ خویش
سبز روی و سبز موی،
و رویای تلخاش دریا است….
بیشتر بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید